راه بی زمان

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ایده های اقتصاد مقاومتی در خانه ما

26 خرداد 1395 توسط ملا معماری در این وادی

 


1- با توجه به اینکه برچسب های نام و نام خانوادگی در بازار بیشتر شخصیت های کارتونی خارجی بودند من امسال برای ان برچسب ها از خلاقیت خود دخترم با کاغذ رنگی استفاده کردم چند دفتری هم که تصاویر کارتونی خارجی داشت را برای خودم جور دیگه جلد کردم اسباب بازی بچه هارو هم خودم درست کردم هم برای اوقات فراغت هم برای صرفه جویی در امورات خانواده

2- اکثر مردم برای تزیین در یخچال یا کابینت هاشون خرید بازار رو دارند ولی ما توی خونمون از وسایل دوریختنی (سگک لباس بچه ها –عروسک کنده شده از جوراب پاره شده – درست کردن منگوله از نخ کاموا- درست کردن کاردستی با کاغذ های باطله(اوریگامی)….)استفاده می کنیم و با یه آهنربا کوچولو به یخچال می زنیم.


3- کاغذ گران است و برای چاپ پیش نویس های مطالبی که در کامپیوتر است واقعا اسراف هست که از کاغذ نو استفاده کنیم .ما با مراجعه به تایپ و تکثیر ها از آنها کاغذ هایی که یک طرفشان تمیز است رو می گیریم و استفاده می کنیم.


4- در میهمانی های شلوغ اسراف و بریز و بپاش زیاد میشه ولی من و شوهرم اینبار با یک مدیریت خوب این اسراف ها رو به حداقل رساندیم1- با خرید میوه کوچک سیب در سایز کوچک پرتقال کوچک اسراف در میوه رو به صفر رساندیم تازه پوست میوه ها رو هم جمع کردیم برای مرغ همسایه 2-در اکثر مهمانی در مورد برنج هم اسراف میشه و قبلا ما برنج ها ی ته بشقاب ها را آشغال مرغی می دانستیم ولی این بار سر فرصت برنج های تمیز از بشقاب ها را مانده بود را جدا کردم و در چند روز بعد استفاده کردیم و برنج هایی که کمی کثیف شده بود را کثیفی هایش را گرفتم و با آن برای روز بعدسوپ و ته چین درست کردم .آشغال مرغی آن شب فقط دانه های برنج ته بشقاب ها بود که آن هم داخل ظرفشویی نرفت بلکه با دستمال جمع کردیم برای مرغ همسایه


5- آجیل در بازار گران است و قدرت خرید مردم پایین و ما ها عادت کردیم به فله ای خریدن و خوردن –ما این بار با توجه به نیاز رشد بچه ها به آجیل ها و مغزیجات به اندازه کافی خریدیم (انجیر- بادام هندی-گردو –فندق-بادام کاغذی- برگ زردآلو)همه ی اینها با نظر دکتر تغذیه بود.در خانه, ما همه ی اینها را به اندازه های کوچک تر تبدیل کردیم که هم خوردنش برای بچه ها راحت تر شود وهم ماندگاری و داشتش در خانه بیشتر شود آنهم تعداد استفاده آن نیز مشخص است نه اینکه مشتی خورده شود
6- ما یک بالکن داریم همیشه فصل تابستان زیر باد کولر بودیم .امسال پشه بند خریدیم قرار شده مثل قدیم ها رو حیاط بخوابیم تا مصرف آب و برق ناشی از کولر کم بشه هم خوابمون با بودن زیر سقف آسمون خدایی تر بشه…


7- برای روز معلم امسال بچه ها فقط خرید کالای ایرانی داشتیم…زمینه ای شد برای آموزش و توجه بچه ها
                                               حرف بسیار است …….

 

 

 1 نظر

اندکی تامل...مناجات شعبانیه

26 اردیبهشت 1395 توسط ملا معماری در این وادی

 

 

 نظر دهید »

در انتظاریم همه...

26 اردیبهشت 1395 توسط ملا معماری در این وادی

 

 

 

 نظر دهید »

گره های شیطان

15 اردیبهشت 1395 توسط ملا معماری در این وادی

در حدیث نبوی آمده است:

 

هر وقت می خوابید شیطان در پشت سرتان سه گره

 

می زندکه در هر گره چنین نقش بسته :

 

 

تو شب طولانی را در پیش رو داری پس نگران نمازت نباش

 

 پس اگر بنده ای از خواب برخیزد و خدا را یاد کند گره ای از او

 

گشوده می شود و چون وضو بگیرد دو گره گشوده شود و

 

چون به نماز بایستد تمامی گره ها یش گشوده می شود و

 

صبح را با نشاط و پاکیزه آغاز می کند و در غیر این صورت

 

آلوده و بی نشاط خواهد بود

وسایل الشیعه

 نظر دهید »

قوم لوط(1)

12 اردیبهشت 1395 توسط ملا معماری در این وادی


قوم لوط در ابتدا در زمره برترين و شايسته‏ ترين مخلوقات خداوند بودند. آنها حتى موقعى كه بسوى محلى حركت مى‏ كردند زنان را بدنبال خويش قرار مى‏ دادند. آنها بشدت متعبد و متمسك به آداب شرعى و الهى بودند اما ابليس به آنها حسد ورزيد و بارها سد راه آنها گشت. روزى قوم لوط تصميم گرفتند تا در كمين ابليس نشسته و او را نابود سازند اما آنها در برابر خود پسركى زيبا روى را مشاهده كردند. شبانگاه مردى را به مراقبت از او گماردند. اما آن پسرك فريادى سر داده و گفت: پدرم مرا بر شكم خود مى‏ خواباند و إلا به خواب نمى‏ رفتم آن مرد نيز پسرك را بر شكم خود خوابانيد و بدين ترتيب شيطان به آن مرد لواط را آموخت و خود بطور مخفيانه فرارى گشت. چيزى نگذشت كه آن قوم در كمين رهگذران نشسته و با آنها به لواط پرداختند و آنگاه كه شهر آنها از عبور و مرور انسانها خالى گشت آنها از زنان خود دست كشيده و به سراغ پسران نونهال آمدند. ابليس كه ماموريت خويش را تا اين مرحله بخوبى انجام داده بود به سراغ زنان آن قوم آمد و ضمن تحريك آنها بدانها آموخت تا بسان مردان با يكديگر به مساحقه بپردازند و بدينوسيله ارضاء شهوت نمايند


داستان پيامبران يا قصه‏ هاي قرآن از آدم تا خاتم، ص: 244

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 22
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

راه بی زمان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • داستانهایی ناگفته از پیامبران
  • بناهای اسلامی ایران
  • بناهای اسلامی جهان
  • داستانهای کوتاه
  • حکمت و هنر اسلامی
  • اقتصاد مقاومتی در خانه ما
  • تواشیح و شعر های مناسبتی
  • نکاتی در مورد تحقیق و پژوهش
  • دانشمندان مسلمان
  • کاریکاتور موضوعات اجتماعی
  • عکس نوشته
  • خبر های کوتاه حوزه ما
  • ماه خدا .رمضان
  • دلتنگی من و امامم
  • سید علی خامنه ای
  • حکایتهایی از امامان
  • حکایتهایی از بزرگان
  • ماه محمد .شعبان
  • احادیث تلنگری
  • خیلی دور خیلی نزدیک
  • رژیم غذایی
  • بهار نوشدن دلها
  • ادعیه های رد نخور
  • امام جعفر صادق
  • مبارزه با نفوذ
  • شهدای بی مرز
  • داستان های کوتاه خودم
  • مکتب عاشورایی
  • چهل حدیث

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس