غرب گرایی در معماری
غرب گرایی در معماری
هنر معماری بخشی از هویت هر مملکتی به شمار میره،لذا معماری هنری است که تاریخ،فرهنگ،تمدن،دین و سبک زندگی رو نشان می دهد.
اگه بخواهیم سیر تغییر معماری اسلامی به غیر اسلامی رو بررسی کنیم،جرقه این کار در زمان رضا شاه زده شد،بخاطر علاقه ای که شاه به تجدد و غرب داشت و همچنین رواج سنت گریزی ،این سیر در زمان محمد رضا هم همچنان ادامه یافت به طوری که رسما عده برای اموختن معماری غربی راهی کشورهای اروپایی میشدن،هر چند بعد از انقلاب اسلامی تا حدودی متوقف شد اما اموزه ها و اثارشون همچنان در دانشگاه ها باقی ماند و تدریس شد.
اما در معماری معاصر؛ معماری معاصر رو می توان به سه بخش تقسیم نمود:
1- معماری اسلامی،
2-معماری مکروه،
3- معماری غیر اسلامی
غیر اسلامی مثل خانه هایی که به هم مشرف هستند،اشپزخانه ها اپن و ..در معماری اسلامی باید به راحتی بشه اخلاق اسلامی رو رعایت کرد.
اصول معماری اسلامی:
توحید(رسیدن به وحدت،که در مقرنس ها و کاشیکاری ها دیده میشه،همه چیز در هم میپیچه تا به نقطه واحد برسه)
اخلاص(گسترش نور در تمام بنا،وجود اب (حوض) در بنا )
علم(نقوش هندسی دقیق و علم استاتیک و …)
حیا یا حجاب(اماکن خصوصی درونگرا و عمومی برونگرا بودن،بهم اشراف نداشته باشن و از بیرون نمای ساختمان خیلی معلوم نباشه که فخر فروشی بشه
اقتصاد(استفاده بهینه از هر فضا)
ذکر(در بناهای قدیمی به این توجه شده که ساکنین به یاد خدا بیفتن،مثلا قرار دادن ایات بر سر در منزل یا ایوان و… و یا کوچه ها در جهت یا عمود بر قبله باشه)
امروزه متاسفانه هنر معماری اصیل ایرانی-اسلامی در آپارتمانهای سر به فلک کشیده (که متاثر از غرب ساخته شده) اثری ازش دیده نمیشه!
امروزه در خانه های آپارتمانی با سبک مدرن ، اعضای خانواده مخصوصا خانمها هیچگونه حریم امنی ندارن ، چه از نامحرم مهمان ، چه از نامحرم ساختمان روبرویی ، چه از جهت حریم بین والدین و فرزندان و…
چنین سبک ساختمان ساختن مربوط به سبک زندگی غربی هست که حجاب و عفاف و حیا در اون جایی نداره ، نه سبک زندگی ما!
توی غرب که آشپزخونه Open میسازن ، درب حمامشون هم یک نایلون هست!
معماری بی حیا مال آدم بی حیا و سبک زندگی بی حیاست!
یکی از عواملی که برکت رو کم میکنه در زندگی همین بی حیایی هاست…
از نظر طب سنتی ایرانی-اسلامی ، به هیچ عنوان آشپزخونه نباید به پذیرایی خونه از طریق اوپن راه داشته باشن چون بوی غذا وقتی دو ساعت قبل از صرف غذا به مشام آدم میرسه موجب اختلال در روند سیری و گرسنگی میشه و باعث بیماری های بعدی میشه…. همچنین بوی روغن داغ و بوی بعضی غذاهای دیگر (هنگام پخته شدن) برای سلامتی مضر هستش.
نقل قول: هنر معماری بخشی از هویت تاریخی یک کشور به شمار می رود که میراثی گرانبها برای آیندگان خواهد بود و از سویی دیگر این هنر ارزشمند، بازتابی از دین، تمدن و فرهنگ یک مملکت است که به جهانیان عرضه می شود. بنابراین معماری؛ هنری است، فاخر که تاریخ، فرهنگ، تمدن، دین و سبک زندگی را توامان به تصویر می کشاند.
ایران نخستین کشور در خاورمیانه بود که با غرب و هنر غربی روبه رو شد. از همان دوره هخامنشیان، رویارویی با هنر یونانی، تاثیرات خود را بر پیکره هنر ایرانی وارد کرد. اما شاید زوال هنر ایرانی در مواجهه با هنر غربی را در دوره صفوی باید جستجو کرد.
شاه تهماسب در دوران حكومت خود جهت تجلي شكوه دربار خويش و نيز به جهت علاقه فراوان به هنر بالاخص هنر نقاشي كه خود نيز دستي در آن داشت هنرمندان را تشويق به هنرنمايي نمود.
شاه عباس اول نيز اهداف شاه طهماسب را دنبال نمود او دستور داد مساجد شكوهمندي در اصفهان بسازند و معماران اسلامي بزرگترين شاهكارهاي هنري خود را در شهر اصفهان بنا نمودند شاه عباس مي خواست عظمت، قدرت و شكوه امپراطوري خويش را به پاي بلندترين برجها و معماري هاي جهان برساند .
متاسفانه در نيمه هاي نزديك به پايان عصر صفوي از بلند پايگي و اعتبار نقاشي در تمام مكتبها كاسته شد و مكتب نوپايه و شكوه پرور اصفهان نيز بسراشيب انحطاط فرو افتاد .
لذا زمينه ذهني براي ظهور يك مكتب دیگر در ایران بوجود امد.
يكي از علل نفوذ و تاثير هنر غرب بر هنر معماری اسلامي ايران نزديكي و قرابت شاه عباس اول به غرب بوده و ايجاد روابط با دول اروپا زمينه را جهت آمد و شدهاي اروپائيان به ايران را فراهم نمود.
از علل های دیگر می توان موارد زیر را نام برد:
اعزام سفرا و نمایندگانی از ایران به کشورهای اروپایی برای مقاصد سیاسی و بازرگانی
انتقال ارمنیان ساکن جلفا به ایران (اصفهان) با تصمیم شاه عباس اول و تاثیرپذیری از هنرمندان ارمنی
(نقاشان ارمنی ، با نقاشی دیوارهای کلیسا و خانه های اعیانی جلفا، چشم انداز بصری جدیدی را گشودند که سایه روشن و پرسپکتیو با آن همراه شد و جنبه ی زمینی و عینی نقاشی، غلبه یافت.)
در دوران رضاشاه، با اضافه شدن موتیف های ایران باستان، سبکی بی پایه و اساس از معماری نئوکلاسیک اروپایی در ایران پایه گذاری شد. یکی از اهداف رضاشاه در حمایت از باستان گرایی، اسطوره سازی و توجیه ایدئولوژیکی و ایجاد پشتوانه فرهنگی برای حکومت دیکتاتوری خود بود. شاه و مشاورانش سعی داشتند تا ضمن نفی بخشی از تاریخ ایران[دوران پس از ورود اسلام] میراث باستانی قبل از اسلام را با الگوهای غربی پیوند دهند.
اگر از کنار ساختمان های شیک و لوکس شهری عبور کنید با برج های سر به فلک کشیده ای مواجه می شوید که به هیچ دوره تاریخی و مکانی تعلق ندارند و تنها حسی از اشرافیت را به رخ می کشانند. این بناها به سبک نئوکلاسیک معروف هستند که برداشتی فرمال از بناهای یونان و روم باستان می باشد. ورود این نوع معماری مخرب غربی، که هم اکنون در بسیاری از کشورهای اروپایی منسوخ و حتی ممنوع شده است، به دوران پهلوی اول باز می گردد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت اکثر شرکت های معماری غربی در ایران متوقف شد و روند غربگرایی در معماری بناهای دولتی تقریبا به صفر رسید و در ابنیه مسکونی نیز به شدت کاهش پیدا کرد، اما وارثان “هوشنگ سیحون” و “محسن فروغی” (پیشگامان غربزدگی در معماری) با هدایت سرمایهداران ناآگاه، غربگرایی در معماری را در دو حوزه آکادمیک (آموزش دانشجویان و نشر کتاب های مروج معماری غربی) و اجرایی (رواج قارچ گونه سبک نئوکلاسیک در ابنیه مسکونی) در پیش گرفتند. معمارانی که از سلیقهای غیرحرفهای و برخلاف هویت اسلامی ایرانی پیروی کرده و همواره در جهت منافع شخصی بخشی از سرمایهداران حرکت کرده و با این کار باعث توسعه این سلیقه مبتذل در جامعه شدند.این در حالی است که معمار در جایگاه هنرمندی متعهد و اندیشمند، مسئولیت ارتقای سطح سلیقه و درک زیبایی و کیفیتخواهی و بهطور کلی رشد فرهنگ جامعه را برعهده دارد و معمارانی از این دست نه تنها کمکی در این ارتقای فرهنگی نمیکنند بلکه به وضوح بازدارنده رشد فرهنگی جامعه هستند و به ابتذال سیمای شهر نیز میافزایند.
مشاهده برخي آثار معماري معاصر درايران كه آشكارا تحت تاثير گرايشهاي معماري غرب است نشان از ورود گسترده هنر و معماري غرب درمعماري معاصر ايران دارد كه با بي توجهي به ارزشهاي نوين ايراني و اسلامي سعي درتقليد صرف از نمونه هاي غربي دارد معماري معاصر ايران ناتوان درايجاد سبك معماري كه هم پاسخگوي نياز دنياي مدرن امروز باشد و هم ارزش و سنت هاي ايراني اسلامي را حفظ كند پيش مي رود مساله ي اصلي دراين پژوهش ارزيابي ميزان تاثير گذاري معماري غرب برمعماري كهن ايران اسلامي با هدف ارايه ي راه كارهاي اساسي براي حل مساله غرب زدگي و مطالعه و توجه به معماري اصيل و سنتي ايراني نه به منزله تقليد و تكرار آن بلكه استفاده و به كارگرفتن شيوه هاي گذشته به شكل تلفيقي با معماري امروزي و گسترش هنر ديرينه ي ايراني ضرورت انجام تحقيق دربررسي خلا موجود در معماري معاصر ايران را دوچندان كرده است روش تحقيق اين مقاله كيفي كتابخانه اي و ميداني و بصورت تحليل صورت گرفته است
معماری ایرانی اسلامی به مفهوم « اپن بودن یا نبودن آشپزخانه » و یا « حذف آخر از مصالح ساختمانی » نیست.
معماری ایرانی - اسلامی برخاسته از حس ایرانیت و اسلامیت در كنار یكدیگر است كه بیش از آن كه در این قبیل مسائل كه تنها مشتی از خروار آن بیان شد، جلوه پیدا كند در یك چیز مفهوم مییابد و آن رسیدن كل به جز و به عبارتی از كثرت به وحدت است.
و یا یادآور شود كه این دست معماری، مشخصات خاص خودش را دارد ، این مشخصات شاید در دوره صفویه و یا قاجار كه جمعیت ایران 1/3 الان هم نبود عینیت پیدا میكرد اما اكنون در عصر حاضر كه جمعیت 70 میلیونی در انتظار 20 متر سرپناه به سر میبرند دیگر داشتن معماری با آن مشخصه ها تنها به طنزی تلخ میماندولی حتما راهی هست.
خلق آثار معماری با توجه بهاصول و مبانی معماری ایرانی اسلامی از ضروریات معماری در شهرها به شمارمیرود