معماری سنتی ایران بعد از اسلام چه ویژگی هایی دارد؟(2)
معماري سنتي چه در خانه، چه در بازار، چه در مسجد، طوري است که معماري غيبت نيست، بلکه معماري حضور الهي است.
اين ويژگيها در معماري سنتي اديان ديگر هم ديده ميشود؛ مثلا وقتي که وارد کليساي نوتردام در پاريس ميشويد که متعلق به هزار سال قبل است، انگار حضور الهي و تمام مراتب طولي وجود را ادراک ميکنيد و خود را در حضور حق و فرشتگان ميبينيد؛ يعني فضا اين قدر مهم است و طوري ساخته شده که هنرمند روح و باطن وحي را در آن متجلي ميکند. به طور کلي ميتوان گفت فضاهاي سنتي چه خانه، چه بازار که محل دنياست، چه ميدان مثل ميدان امام اصفهان، چه مسجد و … هميشه حضور الهي را تداعي ميکند. البته در مسجد اين حالت بيشتر احساس ميشود؛ اما در خانه نيز وضعيت همين طور است.
خانهها هم طوري ساخته شده که محل انس و حضور است و حضور الهي را تداعي ميکند و شما ميتوانيد در آن نماز بخوانيد و فضاي مقدس داريد؛ اما اين ويژگي در فضاي معماري امروزي کمتر ديده ميشود. معناي حضور الهي است که در معماري سنتي ديده ميشود؛ اما در معماري غير سنتي مساجد و کليساهايي که ساخته ميشود، با مکانهاي ديگر فرقي ندارد؛ يعني يک فضاي عرفي است.
اين کمال هنرمند اسلامي است که ميتواند اصول و مبادي وحي را طوري در معماري پياده کند که حضور الهي را تداعي کند و اصلالاصول دين اسلام را که توحيد است، بتواند با بيان وحدت در کثرت ترسيم نمايد؛ مثلا گنبد از يک نقطه شروع ميشود و بر روي يک چهار طاق قرار ميگيرد و بعد مقرنسکاريها به چشم ميخورد و به تدريج کثرت ايجاد ميشود؛ يعني به بهترين وجهي اصل توحيد به صورت مسأله وحدت و کثرت در اين معماري تجلي يافته است……